یادداشت بیست و نهم.. نقاش کوچولو3..
چهارشنبه ...
بدجور دلم هوای بهراد رو کرده بود. از وقتی کلاسشو انداخته بود پنجشنبه صبح، من دیگه ندیدمش.
قبلا عصر پنجشنبه سر کلاس میومد ولی برنامه ش تغییر کرد.
اینقدر امروز دلتنگش شده بودم که قصد کردم فردا صبح برم آموزشگاه تا بتونم ببینمش. چند هفته ای میشه ندیدمش.
- ۰ نظر
- ۱۲ دی ۹۸ ، ۲۲:۴۰