یادداشت 31.. گفتگو 2..
یک هنرجو |
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۵۱ ب.ظ |
۰ نظر
- به چی فکر میکنی؟.. خیلی ساکتی!.. نمیخوای چیزی بگی؟
10 دقیقه بود دستمو زده بودم زیر چونم و به یه جا خیره شده بودم و فکر میکردم. درست همون کافه ی قبلی. پشت همون میز.. کنار همون پنجره قشنگ.
اونم اندازه 10 دقیقه به سکوتم گوش کرد!
- یعنی تو نمیدونی به چی فکر میکنم؟
هیچی نگفت. سرش رو انداخت پایین و خندید.
- ۰ نظر
- ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۵۱