قلمدوش

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

یادداشت بیست و ششم..

یک هنرجو | شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر

قراره وارد یه دنیای جدید بشم.. از همین فردا..

دنیایی که همیشه باعث ترسم میشه.. هنوزم میشه..

شاید فقط یه احساسه.. 

آرزو دارم در فرداهای خیلی زود، بجای "میشه" بگم "میشد"...

بچه ها همیشه منو میترسونن! مخصوصا اونایی که نمیشناسم..

  • یک هنرجو

یادداشت بیست و پنجم..

یک هنرجو | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۲ ب.ظ | ۰ نظر

باز افتادم توی مخمصه ی ترس و دلهره!

میون یه عالمه کار که نمیدونم چجوری باید اونا رو با هم و با خودم تنظیم کنم!.. چقدر مدیریت سخته!

اونم وقتی که پای آدمای قلدر وسطه!

شرایط از حالا خیلی سخت میشه.. یعنی بنظر میاد که سخت میشه.. اونم با انتخابی که کردم!

انتخابی که نمیدونم درست بود یا نه!.. از پسش بر میام یا نه!

کاش میتونستم صدای خدا رو بشنوم که بهم دلگرمی میده:

" یک قدم با تو.. تمام گام های مانده اش با من..."

  • یک هنرجو

یادداشت بیست و چهارم...

یک هنرجو | چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۰ ق.ظ | ۰ نظر

دلم میخواد زودی عصر بشه برم پیش هنرجوم. 

یدونه هنرجوی 15 ساله گیرم اومده. 5جلسه س دارم باهاش کار میکنم ولی هنوز نمیتونه خوب سایه بزنه.

اصلا تو عمرش سایه نزده. فقط واسه خودش طراحی کرده. چیزای رنگی که اصلا کار نکرده.

منم فعلا دارم روی سایه زدنش کار میکنم. فشار دستش همیشه برعکسه. جایی که باید تیره کنه روشن میزنه و جایی که باید روشن بزنه رو تیره میکنه!

خودش میگه چون از اشیاء بیجان خوشش نمیاد نمیتونه خوب کار کنه. از این جلسه دیگه اشیاء رو میذارم کنار ببینم چیکا  میکنه.

خوشبختانه نقاشی یاد گرفتن راه های زیادی داره و من همه سعی خودمو میکنم که خوب یاد بگیره.

  • یک هنرجو

یادداشت بیست و سوم.. امتحان..

یک هنرجو | شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۲۵ ق.ظ | ۰ نظر

اول کنته سیاه... بعد محوش میکنم... نه.. خوب نشد!

اول زغال سفید بعد کنته سیاه... ای بابا.. اینجوری که همش پاک میشه!

حالا چیکار کنم؟

آها.. اول زغال خاکستری تیره بعد زغال سفید... واااای اینجوری که همش خاکستری نیمه روشن در میاد!

خب زغال خاکستری روشن رو میزنم بعد زغال سفید.. اه.. چقدر رنگش چرک شد!

چیکار کنم.. چیکار کنم.. چیکار کنم...

  • یک هنرجو

یادداشت بیست و دوم..

یک هنرجو | جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۲۵ ق.ظ | ۰ نظر

دوباره شروع کردم به خوندن کتاباش..

چقدر حالم خوبه وقتی هری پاتر رو میخونم!

مخصوصا جلد 1 تا 6....

حس میکنم پرت میشم توی ماجراهاش!

کاش واقعا پرت میشدم....

  • یک هنرجو